آقا    صادق     سلام      حالت چطور است

درودی گرم از راهی که دور است

زتو در یاد من خاطر بسی است

که دراندیشه ام در بررسی است

نمی گردد مرا هرگز فراموش

زاخلاق خوشت ای یار باهوش

همیشه با ادب بودی وخوشرو

همیشه یک دل و یک رنگ و یک رو

ندیدم از تو هرگز بی وفایی

نه زشتی ونه درکیشِ جفایی

دریغ از روزگاران جوانی

دریغ از فصل سبزِ بی خزانی

دریغ از پول توجیبی که می داد

پدرهامان به  صدها دادوفریاد

همیشه بود عشقِ ما پس ازکار

به فومن برویم سه شنبه بازار

زیادی آرزو به دل نبودیم

پی افزایش بنجل نبودیم

نه مو ژل میزدیم وروغن وواکس

نه لب تاپ ونه تیبل ونه تیباکس

همه جا خرم و آزاد بودیم

چو پرّقاصدک دربادبودیم

خلاصه هرکجاهستی رفیقی

همیشه صادقی بهرم شفیقی

نمی گردی زیاد من فراموش

مرا یادوتراخاطـــــرفرموش

 شعر: عاشوری 92/8/2

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: