جــــــــــن
 
مردی از شولم A MAN OF SHOULAM
مطالب هنری ،ورزشی، خاطرات شخصی و متنوع ANYTHING
 
 
سه شنبه 22 مرداد 1393برچسب:, :: 23:49 ::  نويسنده : شیرمحمد عاشوری SHIR MOHAMMAD ASHORI

حدود 9سالم بود .ما در خانه روستاییمان درمنطقه"لات"شولم و در دامنه کوههای پردرخت  زندگی می کردیم .زمستان سختی درگرفته وهوا به شدت سرد بود .شبها از کاه سقف و دورادور ایوان بالایی خانه مان قندیلهای یخی به طول نیم متر آویزان می شد.پرندگان بسیاری از سرما  مردند . خانه ای داشتیم ساخته شده از چوبهای مقاوم جنگلی مثل "کرَف" و"ون"که دیوارهای آن را با گل پوشانیده بودیم.خانه دو طبقه بود که با پلکان چوبی به هم ارتباط پیدا می کرد .ماههای گرم سال در طبقه بالاو ماههای سردسال در طبقه پایین که اطا ق بزرگی بود زندگی می کردیم.گرمای اطاق از سوختن هیزم ولاشه تنه بزرگ درختان تامین می شدواز سقف تا دومتری نرسیده به کف اطاق را ابری ازدود فرا می گرفت .پدران ونیاکان ما به زندگی درچنین محیطی عادت داشتند. ما چهارنفربودیم (پدر،مادر،مادر بزرگ پدری ومن)خوا هران همه ازدواج کرده ورفته بودند برادران هم برای کاربه شهر کوچ کرده بودند .مادر بزرگ پیری داشتیم به نام وَصبانوکه بیش از صدسال ازعمرش گذشته بودقدش خمیده وقامتش زاویه نود درجه ای را تشکیل می داد که با در دست گرفتن وتکیه برتکه چوبی به عنوان عصا راه می رفت .ما ودیگران اورا " پیرَه یِنَک" (بانوی پیر)صدا می کردیم .همسرش مرحوم شیرا (که پدر بزرگ ما باشد )به رحمت الهی رفته بود واو به نوبت در خانه فرزندان به سر می برد .چند روزی بود در خانه ما بود .آن شب برف سنگینی درگرفته وهوا به شدت سرد بود ما ،در گرمای مطبوع حاصل ازسوختن هیزم ،به خوابی خوش و عمیق فرو رفته بوذیم سرهایمان به طرف دیوار وپاهایمان به طرف اجاق آتش بود .سکوتی سنگین و وهم آلود همه جارا فرا گرفته بود که صدای خرناس پدرم (که روستایین اورا" ملا" صدا می زدند )در آن طنین می افکند ومو بر تن آدم سیخ می کرد.شب از نصفه ها گذشته بود من کنار مرحوم وصیبانو مادر بزرگ مرحوممان خوابیده بودم .درخواب بودم که صدای ضعیفی راشنیدم که بریده بریده می گفت "ملا""ملا"وقصد بیدار کردن پدرم را داشت .پدرم خوش خواب بود وبه سادگی خوابش نمی پریداما برعکس، من حساس بودم وبا کمترین تکان یا صدا زود خوابم می پرید.وقتی صدای مرحوم "پیرَه یِنَک" را شنیدم بیدار و نیم خیز شدم .درکنارآتش اجاق ودر فاصله دو متری خودم چشمم به عجوذه ای افتادپرموی و بی پوشش که پوست بدنش چون حیوانات ودو چشم درشتش چون شراره آتش میدرخشید .بر باسنهای خود نشسته ودست بر آتش داشت تا گرم شودچون دید من نیم خیز شدم تا چشمم به او افتاد سرش را برگرداندبا خشم چشم در چشم من دوخت وچون مرا هشیار یافت که خوابم پریده دریک چشم به هم زدن وبا سرعتی باور نکردنی ازدر خانه بیرو ن جهید وغیب شد ودیدم که اندامی اندک کج به جلو وپاهایی شبیه به پای اسبان وسُم داشت ولخت و پرموی بود .پدرم که جریان را از زبان من ومادر بزرگمان شنید گفت "آن جِن بود !!". مدتی بعداز این ماجرا مادر بزرگم فوت کردو من نیز به شدت بیمارشده ودر یک غروب سرد وبرفی بیهوش شده وبه کما رفتم، مدتها در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان پورسینای رشت  کابوسهای وحشتناک می دیدم.  بر اثر آن بیماری دچار مشکل شنوایی ومدتی نیز خانه نشین شدم .آیامی تواند ارتباطی باخشم  آن شب  آن جن داشته باشد؟


نظرات شما عزیزان:

منیر اقسامی
ساعت3:30---27 شهريور 1393
باسلام ممکن است الله و اعلم من درجایی خواندم دقیق حضورذهن ندارم که حضرت رسول دلله ص درحین مهاجرت بایارانش درمکانی اوطراق میکنندچون موقع تاریک شدن هوا بود عده ای رومسول جمع کردن هیزم عده ای مشغول جمع آوری سنگ برای محکم کردن پایه چادرها وتعدادی هم مشغول برپاکردن چادر ها بودن اما تامشغول برپاکردن چادر دوم می شدن چادرقبلی باوجود محکم بودن پایه هاش اززمین درمیاومدومیاوفتاد به حضرت اطلاع میدن دورترازیارانش بربالای سنگی میرود وگروه اجنه رابانامهای مختلف صدا میزند.وآنها اعتراض میکنند که جای ماروتنگ کرده ایدحضرت بااستمداد ازخدا که فرشته وحی نازل شده ومیفرماید جای هرگروه رابدین صورت تعیین کن آندسته که ترابه پیامبری قبول مرابه یگانگی وخدای ومسلمان هستن بامسلمانان ودرشهرهاومکانهای شلوغ گروه دوم که مسیحی هستن درروستاها واطراف آبادیها وگروهی که به هیچ دین وآیینی نیستن درکوهها ودره ها وجاهای صعب العبور جای گیرند.بااین اوصاف ومطالعه کتابها ومطالب دیگری یکی از عارضه ها وآسیب رساندنشون تب هست درکتابی بنام هفتاددیو که حضرت سلیمان پیغمبر از آنهاسوال کرده ودعایی خاص دارد.من اعتقاد به اثر دعا ها دارم علتش رادربعضی موارد شاهدبودم به لطف خدا.علت تب ومریضی شمابدست دکترنبوده باوجودیکه حتی شماروبه دکتر وبیمارستان بردن ولی عارضه طوری قوی بوده که معالجه نشدین دراینجورمواقع به حضرت سلیمان دعاهایی راآموختن که اگردرجریان باشی دعانویسان متبحر ومومن درقدیم کارهای بسیاری انجام داده اند .همین امسال زنی برای چندمین باربامراجعه به دادگاهی درکرج لطفأسرچ کن عنوان کرده بود که سه فرزند دارد 12سالگی ازدواج کرده زندگی خوبی دارد وشوهرش رودوست داردامادرهمانشب عروسی صدایی بهش گفته نباید بااین ازدواج کنی وسالهاست ازدست گربه هایی شبهاکتک میخوردوآثارچنگال برصورت وبدنش روهمه می بیننداماکاری ازهیچ دعانویسی برنمیاد وگربه هابهش میگن که بایدازشوهرتدطلاق بگیری مطلب جالب وطولانی هست حتی گفته همشرش وپدرشوهرش بارهاشبهابالای سرش بیدارنشستن قمه بدست تاباچرخش محکم باعث ازبین رفتن اونابشن امادریک چشم بهمزدن چنان بلایی باعصبانی کردن اونهابرسرخانم آوردن که شوهرش بعداز14سالهاگریه ومجبوری راضی به طلاق شده وادعاکرده دیگه طاقت عذاب کشیدن خانمش رو نداره!شاید اگربگم دربچگی چیز هایی میدیدم وهروقت می گفتمبهم می توپیدن که دارم جلب توجه میکنم متهم به دروغگویی میشدم حتیبایکی ازهم سن وسالهام که دختربچه ی فامیل بود وسالهاپیش بادیدن هم یاد آوردیم واینکه چراهیچکی حرف مارو باورنکرد!ساعت 3/5شبه پنج شنبه 27شهریور93هست خواب ازسرم حسابی پرید کی باید فرداسرکاربره وحقیقتش باحرف جن وحشتم گرفته آخه من تودانشگاه استان مرکزی اراک زمان دانشجویی درمنطقه آشتیانبه چیزایی برخوردم واتفاقایی که ازبیانش معذورم اوناباماهستن ودرکنارمازندگی میکنن!!!!!!!!!!

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ


به وبلاگ مردی از شولم خوش آمدید.این وبلاگ در برگیرنده مطالب مختلفی شامل خاطرات ، شعرمحلی وتالشی،شعرهای روز و نیز تصاویرمی باشد. این وبلاگ یک وبلاگ شخصی است و مطالب ان در زمینه های مختلف نقطه نظرات خودم می باشد امکان این هست که در بعضی موارد اشتباهاتی در بیان رخ دادهایی که جنبه غیر شخصی داشته باشد، وجود داشته باشد .در مورد شعرها نیز عرض شود تمام شعرها را خودم سروده ام وبراین باورم استفاده ازمطالب دیگران به نام خودهنر نیست.
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مردی از شولم و آدرس shirmohammad.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 31
بازدید ماه : 403
بازدید کل : 381404
تعداد مطالب : 213
تعداد نظرات : 220
تعداد آنلاین : 1








کاری از شیرمحمد عاشوری (خواندن ذهن شما توسط کامپیوتر)

تصاویر زیباسازی نایت اسکین

تصاویر زیباسازی نایت اسکین



تصاویر زیباسازی نایت اسکین




تصاویر زیباسازی نایت اسکین

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
کد جست و جوی گوگل
تصاویر زیباسازی نایت اسکین

فونت زیبا ساز
فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

ابزار وبلاگ نایت اسکین

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


تصاویر زیباسازی نایت اسکین